من وقتی بزرگ شدم خیلی خورنده بودم. تابستانها را در خانه پدربزرگ و مادربزرگم در ویرجینیا به یاد میآورم. پدربزرگم خرچنگ میکرد و خرچنگهایی را به خانه میآورد که مادربزرگم آنها را در قابلمههای غولپیکر روی اجاق آشپزخانهاش میپزد.
برای خرید شاه میگو ببری تازه اینجا را کلیک کنید
من به چسباندن روزنامه به میزهای پیک نیک کمک می کردم و با کمک خواهر دوقلویم به حمل خرچنگ ها به میزها کمک می کردم و با احتیاط کاسه را برمی گردم تا میز با خرچنگ آبی بخارپز پوشانده شود...
Read More