جان لنونی که من می شناختم …

این داستان در اصل در تورنتو استار در 9 دسامبر 1980 منتشر شد.

او تنها م dieرد.

او بخشی از ما را با خود برد. از کسانی که ساده لوحانه فکر می کردند ممکن است وجود داشته باشد ، باید یک دیدار بیتلز باشد ، تا کسانی که اوقات خود را با او به اشتراک گذاشته بودند و در طول مسیر از موسیقی او استفاده کرده بودند. و راه طولانی بود؛ به یاد داشته باشید ، همانطور که آهنگ می گوید: 20 سال پیش بود امروز / گروهبان پپر به گروه آموزش نواختن را داد …

در حال حاضر احساس صدمه ای در صدای افراد اطرافم وجود دارد که آنها سعی می کنند او را به یاد بیاورند. این خسارت به اندازه رسانه ، جذب و توضیح داده نشده است. در حال حاضر ، وقتی این را می نویسم یا آن را می خوانید ، هنوز شخصی است.

در حال حاضر ایستگاه های رادیویی آهنگ های او را در یک مراسم مستقل بدون درنگ پخش می کنند. در حال حاضر نویسندگان به دنبال سرنخ هایی هستند که هرچه را که گفته است شانه می کنند. آیا او اخیراً این حرف را زده است زیرا او دوباره دوباره به عمومی رسیده است. یا 10 سال پیش وقتی او تازه از گروه جدا شده بود. یا در همان ابتدای کار ، هنگامی که او به تلنگرهای روشن می پرداخت و جهان جدید بود.

جان لنون و یوکو اونو یک دارند

“چگونه بیتلز آمد؟” اونوقت میگفت “این یک چشم انداز بود – مردی که روی یک پای شعله ور ظاهر شد و به آنها گفت ،” از امروز به بعد شما بیتل ها با “A” هستید

اما یک دلیل برای آزار دادن ، برای همه موسیقی و جستجو وجود دارد: همه ما سعی می کنیم به یاد بیاوریم که او دقیقاً چه کسی بوده است. پنج سالی که از ضبط صدا دور بود برای همیشه به نظر می رسید. 10 سال قبل از فروپاشی گروه – خود 10 سال پیش – به تاریخ تبدیل شده اند. رئوس صورت او ، با تمام قدرت در لب بالایی او متمرکز شده ، احتمالاً تنها خاطره ای است که به راحتی به راحتی برمی گردد. این همان نگاه او بود. اما صدا؟ کمی خشن ، مگر نه؟ و آهنگ ها احساسی احمقانه. روانگردان کاوش با محبت. صدمه. کمک. صدها و صدها آهنگ ، همه چیز کمی متفاوت از او را به ما نشان می دهند.

او نگاهی چشمانداز به زندگی داشت ، حساسیتی بدبین و بدبین که ناشی از بزرگ شدن او در زمان ، کجا و چگونگی زندگی بود: در لیورپول پس از جنگ که پدرش ، آلفرد ، خانواده را ترک کرده بود ، وقتی جان تنها سه سال داشت ، مادر ، جولیا ، در حالی که 14 ساله بود در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داد و در مدرسه هنری به پایان رسید ، همانطور که یک بار گفت ، “از نظر من فقط یک شوخی بود.”

اما این حساسیت بود که به او اجازه می داد – بهتر از همسران قدیمی اش ، پل مک کارتنی ، رینگو استار یا جورج هریسون – آنچه را که بوده است و اسطوره هایی که ایجاد کرده را ببیند.

وی در مصاحبه ای در ژانویه Playboy توضیح داد: “همه همیشه درمورد یک اتفاق خوب صحبت می کنند ، انگار زندگی تمام شده است.” “اما وقتی این مصاحبه منتشر می شود ، 40 ساله خواهم شد. پل 38 ساله است. التون جان ، باب دیلن – همه ما نسبتاً جوان هستیم. بازی هنوز تمام نشده است. همه با توجه به آخرین رکورد یا آخرین کنسرت بیتلز صحبت می کنند – اما انشاالله 40 سال دیگر بهره وری باقی مانده است. “

افراد رویایی بهتر در آنجا هنوز بهره وری وی را به عنوان جایگزینی برای خود بیتلز می دانستند. سید برنشتاین ، مروج نیویورکی که برای اولین بار بیتلز را در استادیوم شی ، به آمریکای شمالی آورد ، بار دیگر تلاش کرده بود تا به جان دوباره بپیوندد. صدایی مات و مبهوت هنگام مکالمه تلفنی ، برنشتاین ناگهان فهمید که فقط یک یا دو بلوک با او شلیک شده است. مروج گفت: “من چندی پیش او را در كلمبوس دیدم و در مورد بچه هایمان صحبت كردیم.” “می دانید ، به نظر می رسید که او همیشه آنجاست.”

و تا حدی به همین دلیل است که جان لنون ، بیتل ، می خواست جان لنون ، شهروند خصوصی شود. او همان چیزی را پیدا کرد که بانک بارکلی زمانی به عنوان “یک دارایی ملی” ارزیابی می کرد و آنچه را می دید دوست نداشت.

نامه های خوانندگان در پاسخ به مرگ جان لنون در 19 دسامبر 1980 در تورنتو استار چاپ شد. لنون در 8 دسامبر 1980 تیرباران شد و کشته شد.

وقتی او را برای اولین بار دیدم ، در کنفرانس مطبوعاتی بیتلز متوجه شدم که او نه تنها در برابر مطبوعات بلکه در برابر سه هم تیمی اش نیز بازی می کند. اوه ، همه چیز سرگرم کننده بود – گاهی اوقات نیز خنده دار – اما او اجازه می داد که ناخودآگاه مشخص شود که او فردی جدا از هم است. چشمانش سرد باقی مانده است. اما دهان او بخشش او بود. کمی منتظر بود تا چیزی بگوید ، در لبه ها کمی پیچ می خورد. در آن زمان که فکر کردم ، او به خصوص خوشحال به نظر نمی رسید. بعداً فهمیدم که حق با من بوده است.

هنگامی که برای اولین بار با او ملاقات کردم ، او و یوکو ، همسر کاملاً جدیدش در آن زمان ، قصد داشتند از تمام توان خود برای جمع آوری صلح استفاده کنند. صلح جهانی. آنها با پرواز به داخل و خارج تورنتو ، مدتی در مزرعه رونی هاوکینز در استریتسویل اقامت داشتند و سپس در یک مجموعه در کینگ ادوارد اقامت داشتند. آنها می خواستند ما “به صلح فرصتی بدهیم”.

آنها برای اثبات آن در رختخواب می مانند. جان لنون ، بیتل سخت – به یاد دارید که مک کارتنی را حساس می دانستند؟ – نرم و ملایم و دوست داشتنی و بله ، شاید حتی مضحک باشد تا ثابت کند که می توانیم تغییر کنیم.

اوایل یک روز صبح آنجا بود که ما در مورد آنچه او می خواست صحبت کردیم.

در آن زمان یوكو را به خاطر فروپاشی همه چیز از بیتلز تا پایان دهه 60 سرزنش می كردند ، اما امروز صبح ، او با كمال رضایت از گوش دادن به جان گفت. همانطور که معلوم شد ، هیچ کس دیگری نمی داند که آنها در شهر هستند – حداقل نه – بنابراین عجله نکردند. در عرض چند ساعت درک تیلور ، مدیر آنها ، مطبوعات را در بیرون درب مجموعه قرار می داد و برای خبرنگار پس از خبرنگار ، این دو امید و آرامش یکسانی را تکرار می کردند.

بارگذاری…

بارگذاری…بارگذاری…بارگذاری…بارگذاری…بارگذاری…

او یکی از کم عاطفه ترین افرادی بود که من تاکنون ملاقات کرده ام. وی گفت: “من می توانم بفهمم ، نه خیلی ، فقط كمی ، چرا همه دوست دارند كه بیتل ادامه داشته باشد.” “این یک رویا است ، رویای آنها و فکر می کنم رویای بدی هم نباشد. اما ، می بینی ، من آن را زندگی کردم. این برای من یک رویا نبود و فکر نمی کنم که باید این کار را فقط برای افراد دیگر ادامه دهم. “

“چرا ادامه نمی دهم ، به خصوص وقتی که من کارهای خیلی بیشتری می توانم انجام دهم. هر چیزی ممکن است. تنها چیزی که واقعاً غیرممکن است تکرار کاری است که قبلاً انجام داده اید. هرگز مثل سابق نخواهد بود. “

آنچه که او به تنهایی یا با یوکو به دست آورد ، هرگز مورد توجه قرار نگرفته است ، به دلیل انباشت حجم زیاد موسیقی بیتلز ، هنوز هم روز به روز در رادیو می فروشد و پخش می شود.

زندگی در آپارتمان های داکوتا او هرگز نمی تواند قهرمان طبقه کارگری باشد که آوازش را خوانده است. اما زندگی او همیشه با این تناقضات پر شده بود و با مرگ او ، حل آنها را به ما سپرده است.

اصلاح – 7 دسامبر 2020: این مقاله از نسخه قبلی ویرایش شده بود که به اشتباه می گفت مادر جان لنون در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داده است.

به گفتگو بپیوندید

س:

روزی که جان لنون درگذشت را به یاد دارید؟

گفتگوها نظر خوانندگان ما است و مشمول موارد زیر است آیین نامه رفتار ستاره این نظرات را تأیید نمی کند.